Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-05-04@08:37:21 GMT

محله‌ قدیم؛ آن‌چنانی که بود…

تاریخ انتشار: ۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۸۳۸۸۱

محله‌ قدیم؛ آن‌چنانی که بود…

«آن روزها اسم‌ورسم و ادب و آداب هر محله مخصوص خودش بود؛ نام‌ها به یادماندنی بودند و کوی و برزن نشانه مدار و زندگی‌ها خاطره‌انگیز، هنوز از آن نظام محلی خودبسنده، سنت آب‌وجارو کردن کوچه و پیش روی خانه در برخی محلات کهن پابرجاست.

به گزارش خبرنگار ایمنا، طی یادداشتی که مژگان ابراهیمی، دانش‌آموخته‌ی معماری و پژوهشگر فرهنگ و تاریخ اصفهان در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده، آمده است:

«محله تا چندی پیش که خود خودمان بودیم، همه‌چیز مردمان ُ اهلش بود؛ جایی که به تن زندگی می‌کردند و به جان پرورده می‌شدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اهل محل در خانه‌های محله به دنیا می‌آمدند، با بچه‌محل‌ها هم بازی بودند، از کاسبان محله خرید می‌کردند، زیر عَلَمِ محله سینه می‌زدند، هوای هم محلی‌ها را داشتند، برای ریش سفیدان ِ محل حرمت قائل بودند و سرانجام در گورستان محل به خاک سپرده می‌شدند. آن روزها برای آنکه فردی را بشناسی کافی بود بدانی " اهل " کدام محله است؛ محله حریمی بود که اهلیت می‌طلبید!

اهل محل بومی و دیرآشنای مردمانش بودند؛ کسی در آن روزگار به راحتی خانه و محله‌اش را عوض نمی‌کرد، محله وطن بود… محله آن روزها بوم و بر بود؛ خانه‌هایش آباء و اجدادی و زندگی در آن به درازای عمر نسل‌ها و دلبستگی و حس تعلقش همیشگی و مستدام. در و دیوار محله هر روز رنگ و نشان عوض نمی‌کرد، ساختمان‌هایش دیر پا بود و آدم‌هایش متعیین و پا برجا و نام وآیین محله شناسه و شناسنامه شأن. آن روزها اسم‌ورسم و ادب و آداب هر محله مخصوص خودش بود؛ نام‌ها به یادماندنی بودند و کوی و برزن نشانه مدار و زندگی‌ها خاطره‌انگیز. محله در آن روزگار خودبسنده بود و از اسباب زندگی همه چیز داشت؛ بازارچه و چارسو داشت، مسجد و مکتب خانه داشت، حمام و قهوه خانه داشت، تکیه و زورخانه و سقاخانه داشت، پهلوان و لوطی داشت، عشق داشت، ایمان داشت… بازارچه درین میان رگ حیات محله بود و ستون فقراتش؛ در اصل آفرینش محله از بازارچه شروع می‌شد و به عبارتی بافت محله به دور بازارچه تنیده می‌شد و هر کوی و برزنی راهی به بازارچه و میدان و چارسو باز می‌کرد.

کف بازارچه یکی دو وجب پایین‌تر از دکان‌ها بود تا گرد و خاک و گل آبه کمتر به آن برسد و اغلب رُفته و پاکیزه و گل نم پاش و طاق و سایبانی داشت تا رهگذران را از گزند باد و باران و آفتاب محفوظ بدارد. دکان‌های با سلیقه چیده واچیده، خوش منظر بود و کالایش جفت و جور. بوی نان و سبزی، عطر عطاری، چهچه ی بلبل و قناری، آوای بقالی خوانی دوره گردها و دستفروش ها، دکان داران خوش خلق و بذله گو، بازی نور و سایه‌ی چشمه‌های طاق‌ها، کف خاکی و جارو کشیده و نم زده؛ جریان دلنشین زندگی بود؛ بوی خوب، صدای دلنشین و تصویری دلگشا داشت.

بازارچه و چارسو جای رفت و آمد و محل دادو ستد و گفت و شنود. کسبه‌ی بازارچه مردم دار بودند و با ملاحظه و در برابر مردم سرشناس محله راه نیرنگ نمی‌گشودند و نارنگ نمی‌شدند. کاسبان بازارچه " حبیب خدا "بودند و برای کسب این مقام درس مکاسب می‌خواندند و مراتبی را طی می‌کردند؛ مسجد و مَدرَس و تکیه و زورخانه می‌رفتند و اهل فتوت بودند.

چارسوق میدانی بود که همه ی راه‌ها به آن ختم می‌شد و قلب تپنده و مرکز محل بود. چارسو نقطه‌ی مکث بود در محل تلاقی راسته‌های بازار و جا یی که اهل محل به هم می‌رسیدند و به همین جهت، هم مرکز معاملات بود و هم جای دیدار و هم مجلس گفتگو و شورا! سقاخانه درین میان پُر بود از پاکی و طراوت و باور و آرامش؛ سنگاب کتیبه دار و کاسه‌ی برنجی و شمعی روشن و شمایلی مقدس و دستی بر ضریح و قلبی لرزان؛ سقاخانه جای آب بود و نور؛ نمادِ پاکی و آرامش در قلب محله. محله آن روزها قهوه خانه و زورخانه هم داشت که سردمدارانش پهلوانان و لوطیان بودند و رتق و فتق بسیاری امور وحفظ امنیت محله را تضمین می‌کردند؛ عیارانی که از یُمن وجودشان، خواب به چشم اهل محل آرام بود و بر چشم بیگانه و نااهل حرام و دست طراران از دامن محله کوتاه. محله دژی بود در و دروازه دار که با وجود بازارچه و مسجد و حمام و قهوه خانه، کمتر فردی نیاز پیدا می‌کرد که از آن خارج شود. همه ی امور محله توسط خود ِ اهالی انجام می‌شد، هنوز از آن نظام محلی خودبسنده، سنت آب‌وجارو کردن کوچه و پیش روی خانه در برخی محلات کهن پابرجاست. محله‌هایی این چنانی پایدار و بیش باد؛ بازارچه اش پررونق، حمامش به راه، مسجدش آباد، دم زورخانه اش گرم، خانه‌هایش پایدار و صفای اهلش روز افزون بادا.»

کد خبر 622355

منبع: ایمنا

کلیدواژه: معماری بافت تاریخی محله های شهر محله های قدیمی اهمیت محله ها شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق آن روزها اهل محل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۸۳۸۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اعتراف ستاره سابق لیورپول: همیشه مضطرب بودم

به گزارش "ورزش سه"، رایان بابل، وینگر سابق لیورپول، تایید کرد که از انتخاب لیورپول ناراحت است و در دوران حضورش در آنفیلد "ناراضی و مضطرب" بود.

بابل در سال 2007 با مبلغ 14 میلیون دلار از آژاکس به لیورپول پیوست اما نتوانست آنطور که باید ارزش خود را اثبات کند. او تنها 22 گل در 146 بازی با پیراهن لیورپول در تمامی رقابت‌ها به ثمر رساند.

بابل 37 ساله در مورد شروع سخت خود در لیورپول، اینکه رافائل بنیتز، سرمربی وقت، چگونه با او سرد برخورد کرد و همچنین اینکه چرا نتوانست در لیورپول تبدیل به یک خرید موفق شود، صحبت کرده است.

او به اتلتیک گفت:"این برای خودم کمی ناامید کننده بود، چون زمانی که در نهایت لیورپول را انتخاب کردم، به من قول دادند که زیاد بازی کنم و به من گفته شد که واقعاً با من خوب رفتار خواهند کرد. اما از روز اول، من تنها بودم و این موضوع خیلی سخت بود.

من 20 ساله بودم، اولین بار بود که در خارج از کشورم زندگی می‌کردم، اولین بار بود که خانه داشتم چون آن زمان هنوز در خانه والدینم در هلند بودم. بنابراین بسیاری از چالش‌های جدید وجود داشت که مجبور شدم به یکباره با آن‌ها مقابله کنم و کار را بسیار سخت کرده بود.

زمان‌هایی وجود داشت که واقعا خوشحال نبودم، کاملا شبیه به خودم نبودم یا مضطرب بودم. فکر می‌کنم اکنون در دوره‌ای زندگی می‌کنیم که می‌خواهید از بازیکن آسیب پذیر حمایت کنید. من در زمانی فوتبالیست بودم که نشان دادن ضعف، غیرقابل قبول بود. امکان داشت شما را کاملا کنار بگذارند."

دیگر خبرها

  • این مناطق تهران خانه‌های ارزان‌قیمت دارند
  • اعتراف ستاره سابق لیورپول: همیشه مضطرب بودم
  • این مناطق تهران خانه‌های ارزان‌قیمت دارند + جدول
  • کوه‌ها هم ترک برمی‌دارند!
  • رنگارنگ‌ترین محله‌های شهری جهان
  • مشاغل بهاره در تهران قدیم | کاهگل‌مالی و یخ‌فروشی
  • ۲۵۰۰ یادواره محله و خانه محور برای شهدای استان برگزار می شود
  • ۲۵۰۰ یادواره محله محور و خانه محور برای شهدای استان برگزار می شود
  • ۲۵۰۰ یادواره محله‌محور و خانه‌محور در کهگیلویه و بویراحمد برگزار می‌شود
  • گربۀ محله مهم است